سازمان حج و زیارت استان آذربایجان شرقی

تاریخ: 21 اسفند 1392

مسئله سوغات؛ آسيب اجتماعي زوار ايراني

به گزارش پايگاه اطلاع رساني حج، خاطرات هميشه تنها يادگارهاي شيرين هر سفر است كه هر وقت به يادشان مي‌افتيم چه تلخ باشد چه شيرين، پيامهاي مهمي را براي ما در حوزه‌هاي مختلف فردي يا اجتماعي، مادي يا معنوي و غيره القا مي‌كند، به طوري كه در انواع و اقسام كتب، يكي را به سفرنامه‌ها اختصاص داده اند كه در اصل، همان خاطرات تلخ و شيرين سفر است، هر چه هم اين مسافر كاركشته‌تر و تعداد سفرهايش بيشتر باشد، دامنه سخنانش نيز متنوع‌تر خواهد، از اين رو ما نيز در باب حج به برخي از روحانيون كاروان‌هاي تمتع و عمره كه سفرهاي متعددي را در اين زمينه داشتند مراجعه كرديم تا از سفره تجربيات ايشان بهره برده و پيامهاي اخلاقي و معنوي را براي خواننده عزيز تبيين كنيم.

حجت الاسلام والسملين امراله گيوي نهاوندي از جمله روحانيون كاروانهاي حج و عمره است كه بالغ بر ده‌ها سفر در اين حوزه داشته است و زماني كه از ايشان درباره تعداد اين سفرها پرسيدم، گفت: «از سي سفر به آن طرف را ديگر نشمرده ام.» خوب، هم صحبتي با ايشان به عنوان يك خبره فن مي‌تواند مطالب مفيدي را براي ما داشته باشد هر چند مختصر البته ايشان بالغ بر ۱۰ سال است كه در حوزه خانواده مشغول به تحقيق و پژوهش بوده و اين امر به نوعي بر رويكرد ايشان در بيان خاطرات و مطالبشان نيز تأثير گذاشته است، در طي گفتگو بيشتر آشكار مي‌شود.

حاج آقا خيلي خودماني عرض كنم با توجه به اين تعداد سفر قاعدتا خاطرات زيادي بايد داشته باشيد، يكي از آن خاطرات نابي كه بتواند يك پيام اخلاقي براي ما داشته باشد را بفرماييد استفاده مي‌كنيم.

روايتي داريم كه وقتي حاجي براي نخستين مرتبه چشمش به خانه كعبه افتاد، سه دعايش مستجاب مي‌شود، قاعدتا بايد دقت كنيم اين سه دعا يكبار مصرف نباشد بلكه سه دعاي مدت دار، اساسي و حياتي باشد؛ لذا قبل از سفر هميشه به زائران مي‌گويم كه در ايران فكر كنيد و روي اين سه دعا كار كنيد تا وقتي به آن مرحله رسيديد بتوانيد به نحو احسن اين سه دعا را مطرح كنيد.

در يك سفر با كاروانيان عازم شديم كه اعمال طواف و سعي و… را انجام دهيم، زائران هم دعاهاي خودشون را آماده كردن (اونهايي كه براي اولين بار مي‌خواستن خانه خدا را ببينند.) دو تا خانم پشت سر بنده نشسته بودند كه اونها هم داشتن درباره همين دعاها با هم بحث مي‌كردند كه ناگهان شنيدم يكي از اين خانمها به خانم كناريش گفت كه يكي از اون سه دعايي كه مي‌خوام بكنم اين هستش كه خدايا شوهرم را بكش. خيلي متعجب شدم و چيزي نگفتم.

آنچه من از اين ماجرا درس مي‌گيرم اين هست كه اين مرد چطور با همسرش رفتار كرد تا او در اين سفر معنوي كه همه از يكديگر حلاليت مي‌طلبند و يكديگر را مي‌بخشند، خواسته تا چنين دعايي كند، متأسفانه در بسياري از خانواده‌ها امروزه روابط ناب اسلامي را نداريم، عطوفت ديني كه در باب خانه و خانواده مطرح شده است را نمي‌بينيم، بلكه بالعكس يا طلاق مي‌گيرند كه آمارش را هم داريد و نياز به گفتن نيست يا اگر طلاق نمي‌گيرند، طلاق عاطفي از هم گرفته اند؛ يعني بخاطر بچه يا مسائل ديگر باهم زندگي مي‌كنند اما عملا آن رابطه خانوادگي اسلامي برقرار نيست. مي‌خواهم اين را بگويم كه چه خوب است عزيزاني كه با همسران خود مشرف مي‌شوند، بيايند به هم قول بدهند و تصميم بگيرند در رفتار، گفتار و كردار خودشان نسبت به هم تجديد نظر كنند بطوري كه وقتي از اين سفر سراسر معرفت برگشتند اين تغيير هم براي خودشان و هم براي فرزندان و خانواده شان مشهود باشد، در خانه اي كه زن و شوهر بايكديگر محبت ندارد ضررهاي فراواني خفته است كه نهايتا اين ضرر به اجتماع كشيده مي‌شود.

حاج آقاي گيوي خيلي ممنون از اينكه به اين نكته مهمي كه واقعا از ضرورتهاي اجتماعي ما هم هست اشاره فرموديد، اگر بخواهم به يك معزل كه دامنگير زائران ما چه در حج و چه در عتبات است، اشاره كنم، بحث سوغات است، به نظر شما با اين تجربه اي هم در اين زمينه در اين چند دهه كسب كرديد چطور بايد اين مسئله را حل كرد؟

به نظر من بايد براي زائر اين مسئله تبيين شود كه ما براي خريد كردن به اينجا نيامديم و مسلما تبيين اين كار با تقويت بعد معنوي و معرفتي كار ممكن خواهد بود. متأسفانه مسئله سوغات باعث شده است كه در كشورهاي ميزبان شاهد صحنه‌هاي بدي كه در شأن زوار ايراني هم نيست بشويم از جمله در هنگام نماز كه فروشگاه‌ها تعطيل مي‌شود و زائران را از فروشگاه بيرون مي‌كنند و جلوي درب فروشگاه صف مي‌كشند تا دوباره فروشگاه باز شود.

خوب چيزي كه در ايران، هم بهتر و هم ارزانتر آن را مي‌شود خريد چه اصرار است كه آنجا خريد كنيم! واقعا حيف است كه حتي لحظه اي را در آن سرزمين ما تلف كرده و بهره معنوي نبريم مگر در مجموع چند ساعت از اين عمر ۶۰ تا ۷۰ ساله را در آن سرزمين هستيم؟ ! ارزش دارد؟ ! خصوصا در سفرهاي تمتع كه ساليان سال منتظر نشستيم تا نوبتمان برسد، حال كه رسيد، برويم صف فروشگاه‌ها را پر كنيم، به نظرم كمي روي اين وجه و كم ارزشي اين كار در قبال آن همه بهره مندي معنوي كار كنيم مي‌توان نگاه معرفتي زوار را بالا برد.

بايد به زوار بگوييم كه اي عزيز شما اگر دنبال جنس و خريد كالا هستيد خوب كشورهاي ديگر كه اجناس بهتر و مرغوب‌تر دارند و هزينه سفرش هم كمتر است، خوب به آن كشورها سفر كنيد، ۷۰ سال صبر كرديم برويم مكه، چندين ميليون هم هزينه كرديم كه آنجا به فروشگاه برويم؟ ! به نظر كار درستي نيست.